خدایا،آنچه ازت خواستم بهترینش بمن عطا کردی.
کودکی چرخی پلاستیکی میخواست,راهی کوتاه به پیماید
عطایش کردی چرخهاوخودروهاتابه پیماید هزاران راه بلندوزیبا
نوجوانی کاری میخواست برای لقمه ای نان
عطایش کردی گستره ای ازسفره های پرمحتواوزیبا.
یاری میخواست آرامشی درپی،
فرشته ای عطاوآرامش وآسایش ونعمات فراوان
معلمی خواست درسش بیاموزد
معلمش کردی درس آموز
باغی میخواست سایه درختی،
عطایش باغی پرگل وزیبا
فرزندی میخواست پس از سالها انتظار،
فرزندها بیامدند،پنج، تاآن جوان نبرد,رنج,
کلبه ای برای آرامش،آرزویی
کاخها به زیر پاش .
توشعه ای خواسته،ریالی از زمین برداشته.
ریالهاهزارن گشته ودل به شادی آراسته
آن جوان پیرگشته،آرزوهاودل هنوزجوان
خواسته ناتمام امیدهادرپیام
تو آنچه خواستی بیش ازآن اوعطا
توچه کردی ای بی وفا؟
ازتوچه خواسته خدای مهربان
صفا و وفا,, راستی وصداقت,, عدالت وهمت وتلاش
آیاآنچه خواست کردی؟
آنچه خواستم بیش ازآن داد
آنچه خواست نکرده این بی وفا
اوبخشنده ومهربان
ومن امیدواربه رحمت و بخشش خدای مهربان
نظرات شما عزیزان: